حیران
ای تیر نگاهت به دل زار کجایی ای روی گلت شمع شب تاریکی ارام وقرار دل بی تاب وشکیبم ارام وقرار دل بیمار کجایی گویم به که مانی که خلاق بشناسند در مشکل من فاطمه رخسار کجایی هر جا که تو هستی دل حسرت زده انجاست خود گو به من خسته گو ای یار کجایی عیدتون مبااااااااااااارک.
نوشته شده در یکشنبه 90/4/26ساعت
12:0 صبح توسط سوتی یا قوتی نظرات ( ) |
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |