• وبلاگ : حيران
  • يادداشت : لي لي
  • نظرات : 0 خصوصي ، 30 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + عطي 

    ستوده دوران كودكي خسته كننده نبود...غمگين نبود....ناراحتي نداشت...حتي دعواهايش هم شيرين و دوست داشتني بود.......اما...اما ستوده من الان خسته شدم...ديگه بريدم....ديگه دلم نمي خواد ادامه بدم...ديگه دعوا هامون شيرين نيست....بلكه بوي دروغ و تنفر و نامردي ميدن.......ديگه دوستي ها پايبند نيستن.....ديگه دوست ها دوست نيستن......

    ادما فقط يه مشت رباتن كه تنها به فكر خودشونن.....از اين ادماي اطرفم حالم بهم مي خوره.....

    پاسخ

    منو که نميگي!!؟؟؟اخه من هنوز بچه ام:).سعي کن با اون رو باط ا يکي نشي. خود باش. خود خودتاون وقته که بهتريني.تکي.روي زمين لنگه نداري.جدا ميگم!!:)