• وبلاگ : حيران
  • يادداشت : مدتي است...
  • نظرات : 14 خصوصي ، 13 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ن.گ. 

    زندگي گرمي دل‌هاي به هم پيوسته‌ست

    تا در آن دوست نباشد همه درها بسته‌ست

    بپا يه وقت بسته نشن درا...

    پاسخ

    مرسي که ياد اوري کردي
    + ن.گ. 

    ستوده

    اگه امروز تو نمازخونه بهت گفتم برو به خاطر اين بود که تقريبا داشت گريه‌م مي‌گرفت و نمي‌خواستم بيش از اين ناراحتت کنم. به خداوندي خدا منظوري نداشتم. تو رو جون هرکي دوست داري ناراحت نباش از من.

    پاسخ

    من نمي دونم چي بگم ولي نميخوام ديگه با هيچ كس هيچ كس دوست باشم ميخوام تنها باشم تنهاي تنها نمي خوام لياقت دوستي رو داشته باشم من از همه بدم ميادبيشتر از خودم

    دوستت دارم .

    پاسخ

    مي تووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو


    salaaaaaaaaaaaaaaaaaaaam!:D

    inam weblog

    پاسخ

    مرسي
    + ن.گ. 

    شادم تصور مي‌کني وقتي نداني...

    .

    .

    .

    تو بدون ستوده. تو يکي بدون. تو فرقشو بدون.

    پاسخ

    نجمه نجمه ي عزيزم چي بگم !!؟؟تو تو تو تو ....خيلي مهربوني بيشتر از اوني كه فكر شو بكني ودر صورتت موج بزنه منم اين قد احساسي نبودم اما الان وزنه ها سنگين شدند وكمر من تحمل چيز هايي چندين برابر سنگيت تر از وزنم رو نداره ببخشيد اگه باعث سوزاندن دل وچشمت شدمباز هم بايد بدوني كه چقدر دوست دارم وخيلي مهربوني يه شب زير بارون كه چشمم به راه بود ميديدم كه كوچه پر نور ماه شد تو ماهه مني كه تو بارون رسيدي اميد مني تو شب نا اميدي
    + زهووور 

    الو؟پشت خطي هنوز؟
    پاسخ

    نه انتن نميده الو الو الو زهووووووووووووووووووووووووورجون كجايي كه انتن دلم قطع ووصل ميشه

    بنويس از سر خط ...

    بنويس که دلت ديگه به ياد او نيست

    بنويس که بدونه وقتي نباشه قلبت از غصه خون

    اون که گذاشت و رفت

    يه روز سرش به سنگ مي خوره بر مي گرده

    ديگه صداش نکن

    بذار خودش بياد دنبالت بگرده

    ديگه گريه نکن

    آخه اشک تو باعث شادي اونه

    ديگه به پاش نسوز آخه اون واسه تو ديگه دل نميسوزونه

    اگه مي خواست ميموند

    حالا که رفت و غصه اش رفته ز يادم

    اگه پيشم ميموند

    ميديد جز اون به هيچ کي دل نمي دادم ...

    پاسخ

    اييييييييييييييييييييي خدا

    adrse webamo be hichkas nadiaaaaaaaaaa


    + عطيه(نقل و نبات 
    ستو ده ي عزيزم
    نمي دانم امتحان كردي يا نه ولي
    روي ماه خداوند را ببوس....
    پاسخ

    قدم نميرسه شايد بتونم جاي پاي اون رو ببوسم شايداما همون هم كفايت ميكنه!!

    و فاطمه ي بيچاره و دست خالي نمي توانست شاد باشد .

    هر چه مي کرد نمي توانست کاري بکند براي خودش

    براي دلش

    براي

    براي

    براي

    ستوده

    ا

    ش

    تهي بود از اين همه خوش حالي

    انگار ديواري را روي سرش آوار کرده باشند .

    انگار يکي با تبر ريشه ي خوبي هايش را و مهرباني هايش را کنده باشد

    انگار يکي بي گدار به آب چشم هايش زده باشد .

    فاطمه دارد غرق مي شود در اين همه ناراحتي . . . . .

    و هر بار از خودش مي پرسد که چرا هيچ کس نمي تواند کاري براي من انجام دهد .

    چرا تمام نمي شود اين کابوس غم

    چرا اين قدر آدم ها وحشت ناک شده اند .

    و هر بار دنبال کسي مي گشت که يک ديوار بزرگ به عظمت بلند ترين ديوار هاي جهان بنا کرده است بين و او و ستوده .

    سردگم و منگ به دنبال چيزي کسي مي گشت و هر بار در حواب سوال هايش فقط کلمه اي سه حرفي را مي شنيد .

    ديگر حالش به هم مي خورد از ايمن کلمه ي سه حرفي .

    از صبر و همه ي کلمه هاي سه حرفي که اشکش را تا دم چشم هايش زجر کش کردند .

    راستي دقت کرده اي که فاطمه اي که هيچ وقت حاضر نبود کسي اشک هايش را ببيند جز خدا حالا چه بي ريا گريه مي کند .

    چه بي ريا اشک هايش دفترش را خيس مي کند .

    چه بي ريا نقاشي هاي ستوده درون دفترش نم مي کشد .

    راستي فهميده اي ؟

    پاسخ

    من!!!منمنمنمنمنمنمنمننميدونم چيبگمفقطيه كلمه ي جبران ميكنمهمين
    بسم الله . . . . .
    پاسخ

    بسم الله....

    دوباره نمي خوام چشاي خيسمو کسي ببينه

    يه عمره حال و روز من همينه کسي به پاي گريه هام نميشينه

    بازم دلم گرفت و گريه کردم همه به گريه هام مي خندن

    بازم صداي گريه مو شنيدم همه به گريه هام مي خندن

    دوباره يه گوشه ميشينم و واسه دلم مي خونم

    هنوز تو حسرت يه همزبونم ولي نميشه و اينو ميدونم

    بازم دوباره

    دلم گرفته

    دوباره شعرام

    بوي غم گرفته

    کسي نفهميد

    غمم چي بوده

    دليل يک عمر ماتمم

    چي بوده ...

    پاسخ

    هيچكي نمي تونه بفهمه كه دلم از چي گرفته گريه هام دست خودم نيست نمي دونم چرا هميشه خيسه

    هيچ کي نمي تونه بفهمه که دلم از چي گرفته

    هيچ کي نمي تونه بفهمه که صدام از چي گرفته

    هيچ کي نمي مونه تا با من توي راهم همسفر شه

    آخه مي ترسه که با من با دل من در به در شه

    هيچ کي نمي دونه که چشمام چرا هميشه خيس خيسه

    چرا هيشکي حتي يه نامه واسه من ديگه نمي نويسه

    هيچ کي نمي دونه که قلبم تا حالا چند دفعه شکسته

    هيچ کي نمي دونه که سر راه اون تا حالاچند دفعه نشسته

    آخه تو کلبه ي سوت و کور و تاريک قلبم خورشيد که جا نميشه

    مي دونم اگه تا لحظه ي مرگم بگردم دنبالش پيدا نميشه

    پاسخ

    واقعا تا لحظه ي مرگ دنبالش بگردم پيدا نميشه