manam hamitor azizam!!!!!!nemiyay vebam!!!!!
darknessgod.blogfa.com
سلام!!!!!!!!!!يک ساعت برات نظر نوشتم کلي درد و دل کردم بعد طاهاي خر اومدو تقي کامپيوترو خاموش کردي!!!!!!
باورت ميشه چقدر دلم برات تنگ شده !نمي توني فکرشم بکني ستوده دارم دق ميکنم به خدا دروغ نمي گم دنيا همينه وقتي کسي رو داري قدرشو نميدوني اما وقتي از دستش ميدي تازه ميفهمي چه عزيزي رو از دست دادي !!!!!منم تو رو از دست دادم باور کن هر روز تو سرويس کنارت بودم و از ته قلبم پيشت بودم اما تو با من حرف نمي زدي فک مي کردي يه بچه دومي و سومي بهتر از من براي توان و با من نبودي من خيلي سعي کردم اما تو نخواستي ميدونم ميخواستي ميدونم يه جاهايي ام من دست رد دادم اما ستوده من مي خوام با هم باشيم مي خوام با هم دوست باشيم!!!!!من پياده خونه ميرم !!! وقتي ? تير اومدم گفتم به ستوده ميگم با هم بريم و خيلي خوش ميگذره اما ?تير گذشت ?و ? تير هم گذشت اما تو نيومدي!!!!!!!!!کاشکي بيشتر قدر همو ميدونستيم !!!!!!!!!!.من نمي تونم دوريتو تحمل کنم....تو رو خدا جواب بده عزيزم......تو نمي توني حالمو بفهمي!!!!نمي توني!!!!!!!......
salam khosh hal misham be vebam sar bezani
www.ruzegarerahai.blogfa.com
شايد باورت نشه ولي تمام اين نظراتو...با صورت خيس برات نوشتم...همشون حرفاي دلمن...بخونشون...بخون.....اميوارم توي اين مسافرتت فقط خوشي باشه...فقط لابه لاي اون خوشي هات اگه خواستي..اگه خواستي..ياد ادمي هم باش كه گوشه ي اين كرهي خاكي تنها ي تنها نشسته.....روز اخر از هم خداحفظي نكرديم...اما حالا بهت مي گم ستوده ي عزيزم هرجايي كه هستي خدا نگهدارت باشه........(وقتي نظراتو خوندي بهم نه زنگ بزن نه اس ام اس بده باشه.........)تورا به فراموشي نمي سپارم...تنها تورا در قلبم جا نهادم و يا قفس برايت قرار دادم...تا هيچ وقت از قلبم فرار نكني...
خداحافظ اي روز هاي باهم بودن...خداحافظ اي لحظه هاي دوستي...و خدا حافظ اي يار من....
ستوده من كو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ستوده منو كجا بردي تو.....
چرا هرچي مي گردم ستودمو پيدا نمي كنم....
ستوده...ستوده جووووووونم...كجاييي كجاييي....
ستودمو به من پس بده..اره تو ستودمو قايم كردييييييييييييييييييي.
ستوده جوننننننننننننننننم بيا....بيا ستوده ي عزيزم....
اين ادما براي من غريبه اند...منو تنها نزار ...تنهام نزار...نه نه نه نه....
ستوده....دستمو بگير ....نهههههههههههههههههههههههههههههه
تا تواني دلي بدست اور
دل شكستن هنر نمي باشد
lمسافرت...مسافرت...
به همين راحتي..به همين اسوني.....تمومش كردي...يادت مياد اون روزاي جنوبو...يادت مياد اون روزاي تنهاييتو.....نه ..من فراموش نكردم..فراموش هم نخواهم كرد..ولي تو فراموش كردي..اره تو نامردي كردي و همشو فراموش كردي....تو خلييييييييييييييييييييييييييييييلي بي وفايي....اينه رسم دوستيت....اينه رسم رفاقتت....باشه...باشه...لال مي شم و حرفي نمي زنم......ولي اينو بدون كه اين رسم رفاقت نبو ...نبود ستوده خانم.....ولي من هنوز وفادارم....تو دوستي و رفاقت من نامردي و فراموشي نيست......
بگزار ابر تقدير هرچه مي خواهد ببارد ابر ما خداست..
روز اول كه ديدمش ازش زياد خوشم نيومد..روز دوم حتي تحملش هم بران سخت بود....روز سوم ديدم عجب اشتباهي كردم.ديدم اين كه همون نيست....روز چهارم ديدم نه مثل اينكه دوسش دارم...روز پنجم.............واي خداي من باورم نمي شه...........اصلا چه جوري شد..از كجا شروع شد....و چگونه .......نه نه ....اين داستان نيست كه بخواد تموم بشه...اره اين ماجرا ...اين...تموم نمي شه.....