ستوده طاهایی:

نمیتونم بگم دوسش دارم. جدیدا کارایی میکنه که زیاد ازش خوشم نمیاد.رک گو.و در بعضی موارد بسی پیچیده گو. انقدر پیچیده که طرف مقابل بیچاره میشود.بذله گو.شوخ طبع.

اهل خانواده.یه ارزو داره که اونم رو به براورده شدن است(دیدن خواهر زاده ام)

البته قابل به ذکر است که یه ارزو دیگه ته دلش مونده اونم اینه که امسال تموم شه و سال دیگه اگر خدا بخواد وتو این مدرسه بود

با یلدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا عزیز دلم (جعفر زاده)

که ایشااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااالله قبول میشه. باشه در این مدرسه.

اگر بخواد با کسی دوست باشه هیچکس جلو دارش نیست. با همه هست جوری که تشخیص این که کدوم رو بیشتر دوست داره سخته!!

دختر  خیلی خیلی خیلی احساساتی .

 اگر از کسی بدش بیاد به طور مستقیم بهش میگه

البته اگر بدش بیاد.

در امسال به اندازه ی 5 الی 10 کیسه تجربه جمع کرده وهمه رو بهتر شناخته.

نظرش حالا حتی در مورد شما هم عوض شده.پشت اون صورت سبزو گنده اش قلبی پر از مهر

و خاکی مملو از رفاقت نشسته

(البته بعضی ها که این پست رو بخونن از خنده میمیرن )

(بعضی ها)

با شما نبودم.

اهان با شما بودم.

شما نه

نه

نه

بغلیش.

نوشته شده در شنبه 90/2/31ساعت 1:11 صبح توسط سوتی یا قوتی نظرات ( ) |