سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حیران

این روزهایم تنها شده است انتظار جان کاهی که مرا به سویت میکشاند !

این روزها تب میکنم این روزها بی تابم گمم دردم !!!

تمام روزهایم تکرار مکررات خاطراتی که چون خوره خورده خورده روحم را می خورد!

سرم می چرخد حالت تهوع دارم درست مثل کسی که از یک بی هوشی طولانی سر بردارد شروع کرده ام به با لا آوردن رو تمام باورهایی که داشتم !

پرت میشوم از تمام حرف هایی که میشنوم از آدم هایی که به سویم می آیند از کار هایم از یاد آوری های مهمم پرت میشوم از روی تمام مهربانی هات!

به من نگاه کن که چطور بی روح میشوم به من نگاه کن ببین که سرمایم اتفاقی نیست  فقط نیاز به یک دلداری ندارم نیاز دارم که کسی بگوید که احمق نبودم که الان بخواهم برای عاقل شدن گه گیجه بگیرم

من فکر میکردم پرواز یعنی تو و من خودم را به تو سنجاق کرده ام و حالا به جای یک عالمه ابر پاره پاره فقط لجن های مرداب را به درون ریه هایم میکشم!

کمی که نه محکم تکانم بده و بگو که ....آویختنم به  تو اشتباه نبود!و این تنها یک کابوس نیمه کاره جنس کابوس هایی است که پشت سر گذاشته ام !

کاش خواب هام رهایم میکردند ...!!! 

من فکر میکردم پرواز یعنی تو و من خودم را به تو سنجاق کرده ام و حالا به جای یک عالمه ابر پاره پاره فقط لجن های مرداب را به درون ریه هایم میکشم!

کمی که نه محکم تکانم بده و بگو که ....آویختنم به  تو اشتباه نبود!و این تنها یک کابوس نیمه کاره جنس کابوس هایی است که پشت سر گذاشته ام !

کاش خواب هام رهایم میکردند ...!!! 

 


نوشته شده در یکشنبه 90/5/30ساعت 10:58 عصر توسط سوتی یا قوتی نظرات ( ) |



قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت


کد موسیقی برای وبلاگ