و نكته ي اخر..
گفتي دوسم داشتي و فكر مي كني كه هنوزم داري...
بهتره به اطلاعتون برسونم كه تو منو نه دوست داشتي نه داري...اگه داشتي هيچ وقت اين چرت و پرت هارو در مورد من تو اوون مغزت پرورش نمي دادي .....
يادته يه دفعه بهت گفتم كه از اين حرفا خوشم نمياد ديگه نزن...اوون موقع علتشو نپرسيدي و من هم نگفتم ولي حالا دلم مي خواد تا همه چيز معلوم بشه بلكه دوباره يه مشت حرف چرت تو اوون مغزت فرو نكني..
علتش اين بود كه چون من خودم بروز نمي دادم دلمم نمي خواست كه تو اين قدر خورد بشي و غرورتو بشكني ....دلم مي خواست صميميتمون بيش تر بشه ولي مثل اين كه بدتر شد....
گرچه مي دونم كه نه تنها اين حرفاي منو باور نمي كني بلكه دوباره يه برداشت ديگه اي مي كني ولي گفتم تا يه وقت نگي كه نگفتي
ولي بدون تو فقط دلخور نيستي من هم دلخورم....
در ضمن ستوده خانم ديگه نگران نباش ديگه بهت زنگ نمي زنم تا هي نخواي گوشاتو بگيري و صداي تلفنو نشنوي..
تولدت مبارك