من تا اوون جايي كه يادمه هااااا..من و مهديه كه مي شستيم خاله بازي مي كرديم همش وسط بازي مي گفتيم مثلا اين طوريه..مثلا اوون طوريه...بعد انقدر اين جمله رو تكرار مي كرديم كه اخر سر هر دوتايي مي گفتيم اه...چه قدر اين جمله رو تكرار مي كنيم...