بنويس از سر خط ...
بنويس که دلت ديگه به ياد او نيست
بنويس که بدونه وقتي نباشه قلبت از غصه خون
اون که گذاشت و رفت
يه روز سرش به سنگ مي خوره بر مي گرده
ديگه صداش نکن
بذار خودش بياد دنبالت بگرده
ديگه گريه نکن
آخه اشک تو باعث شادي اونه
ديگه به پاش نسوز آخه اون واسه تو ديگه دل نميسوزونه
اگه مي خواست ميموند
حالا که رفت و غصه اش رفته ز يادم
اگه پيشم ميموند
ميديد جز اون به هيچ کي دل نمي دادم ...